با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
این اتاق جدید که DICE (تجربه پویا و بصری کنترل خودرو) نام دارد محصول جدید مرسدس بنز است. بدین ترتیب راننده قادر است تنها با حرکت دادن دست و بدون لمس فرمان، خودرو را هدایت نماید. این همان رویایی است که میتوانید در آرشیو فیلم های کلاسیک علمی تخیلی بیابیدشان و اکنون متخصصان مرسدس بنز آنرا عملی کرده اند.
برای بسیاری از علاقهمندان و مخاطبان داستانهای هری پاتر، نحوه شکلگیری اولین تصاویر از این شخصیت جادوگر جوان و دیگر شخصیتهای پیرامون او، جذاب و دیدنی است.
هری پاتر برای اولین بار در تاریخ ۳۰ ماه ژوئن سال ۱۹۹۷ وارد زندگی انسانها شد؛ شخصیتی که توسط جی. کی. رولینگ و در مجموعه داستانهایی تخیلی خلق شد. در سال ۱۹۹۹ کمپانی برادران وارنر امتیاز ساخت فیلمهای هری پاتر را از رولینگ خریداری کرد و در سال ۲۰۰۱ اولین قسمت از مجموعه فیلمهای هری پاتر با عنوان «هری پاتر و سنگ جادو» بر پرده سینماهای جهان به نمایش درآمد. تاکنون مجموعه فیلمهای هری پاتر با ۸ قسمت در جهان فروشی حدود ۸ میلیارد دلار داشته که نشان از علاقهمندان و طرفداران بسیار زیاد این جادوگر جوان دارد. شاید برای علاقهمندان هری پاتر و داستانهای او خالی از لطف نباشد که اولین تصاویر از روند شکلگیری زندگی هری پاتر را تماشا کنند.
طراحی اولیه جلد «هری پاتر و زندانی آزکابان»
تصویر تکمیل شده؛ نورهای روشن جادو را نمایان کردند
سیری که برای تکمیل شدن تصویر طی شد
طرح اولیه جلد «هری پاتر و شاهزاده دورگه»
تصویر کامل شده؛ آتش شعلهور شده است
مراحل ۱، ۴، ۸ و ۱۲ طراحی جلد «هری پاتر و شاهزاده دورگه»
طراحی اولیه (سمت چپ) و نهایی (سمت راست) از شخصیت دراکو مالفوی
طراحی اولیه (سمت چپ) و نهایی (سمت راست) از شخصیت دابی جن خانگی الف
طراحی اولیه شخصیت هاگرید
طراحی اولیه (سمت چپ) و نهایی (سمت راست) از هاگرید و هری پاتر سوار بر موتورسیکلت پرنده هاگرید
طراحی اولیه و کامل شده معجونهای پرفسور اسنیپ
طبق گفته جی. کی. رولینگ قرار است هری پاتر با داستانی جدید به میان علاقهمندان خود بازگردد و به طور حتم نسخه سینمایی آن نیز بر پرده سینماهای جهان به نمایش درخواهد آمد.
آلن ایر در خصوص هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران در سال پایانی جنگ تحمیلی گفت: قبول میکنم این خطایی بود که در اثر این خطا ایرانیان بیگناه کشته شدند.
«آلن ایر» سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا که برای مذاکرات هسته ای در «وین» حاضر شده است، در پاسخ به سوالی درباره حادثه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ که موشک هدایت شونده از ناو «یو اس اس وینسس» نیروی دریایی آمریکا به پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ ایران ایر شلیک شد و ۲۹۰ ایرانی از جمله ۶۶ کودک جان خود را از دست دادند اما آمریکا بعد از گذشت ۲۷ سال هیچ عذرخواهی نکرده گفت: معلوم است که همانطور که گفتید این یک خطای فاجعه بار بود و دولت آمریکا از خانواده های قربانیان عذرخواهی کردند. خارج از آن به این نکته بسنده می کنم بله قبول می کنم که این خطایی بود که در اثر این خطا ایرانیان بی گناه کشته شدند.
در این میان خبرنگار خبرگزاری فارس گفت که این خطای فاجعه بار چه کسی بوده است که «آلن ایر» گفت: اجازه بدهید حرفهایم را تکمیل کنم. دارم صحبت می کنم.
وی در ادامه افزود: خارج از آن، همانطور که رئیس جمهور اوباما و سایر مقامات آمریکایی گفته اند اگر فقط و فقط برگذشته تمرکز کنیم از فرصت ساخت آینده بهتر برای همه ما محروم می شویم از این نظر ما نمی گوییم که باید گذاشته را فراموش کنیم ولی می گوییم که باید به آینده نگاه کنیم و با آینده نگری به اینجا آمدیم تا مشترکا با احترام متقابل و با حسن نیت به سوی یک هدف مشترک پیشروی کنیم؛ یعنی حصول یک توافق جامع نهایی که در چارچوب آن نظام تحریم های هسته ای لغو شود و همچنین علت اصلی این بحران یعنی عدم اطمینان جامعه جهانی در مورد ماهیت برنامه هسته ای ایران رفع شود و اگر ما بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که ایران در آینده نمی تواند به بمب هسته ای دسترسی پیدا کند همه ما خوشحال می شویم و به نظر من هر کشور که در این روند و مذاکرات شرکت می کنند می تواند منافع ملی خودشان را پیش برد.
خبرنگار فارس مجدداً تکرار کرد: شما فرمودید که یک خطای فاجعه بار بوده. خطای فاجعه بار چه کسی بوده است؟
وی ادامه داد: همانطور که عرض کردم من پیش شما نیامدم که درباره گذشته صحبت کنم و درباره آن تمرکز کنم. حرف خود را درباره این موضوع گفتم که ضبط صوت آن را ضبط کرده است. اگر مایلید درباره موضوع هسته ای بیشتر صحبت کنید من مایل هستم. همین حرفی که زدم کافی است.
آلن ایر دیگر حاضر نشد پاسخ دهد و تکرار کرد: من حرفم را زدم. این اتفاق فاجعه بار بود. خانم، خانم شما وسط حرف من دوباره سه بار پریدید. با اجازهتون.
خبرنگار فارس ادامه داد: نمیخواهید پاسخ بدهید.
آلن ایر ادامه داد: «من پاسخ دادم شما گوش ندادید». وی با ناراحتی گفت: خانم این چه کاری بود که کردید.
همه جزیره ها زیبان. به خاطر دور افتاده بودن و آرامشی که تو هر جزیره ای حکومت می کنه، سفر کردن به جزیره ها می تونه بهترین روزهارو برای هر شخصی بسازه. جزیره ایستر، هم مطمئنا یکی از اون جزیره هاست. ایستر که تو اقیانوس آرام جنوبی قرار گرفته و متعلق به کشور شیلی هستش، از عجیبترین جزیره های دنیاست.
در مورد تاریخ دقیق سکونت اولیه این جزیره ابهام وجود داره، ولی از روی دی اِن اِی استخونهای موجود در جزیره، به این نتیجه رسیدن که اولین ساکنینش، ریشه پلی نزیایی داشتن و از مهاجرین جزایر مارکوس بودن که قایقشون تو دریا گمشده بوده و به این جزیره پناه آوردن و این قضیه مربوط به 400 سال قبل از میلاد مسیح میشه. با این حال بعضیا معتقدن ساکنین اولیه جزیره از آمریکای جنوبی بودن. مدتها بعد، اولین اروپاییای که این جزیره رو کشف کرد، یه دریاسالار هلندی به نام امکاجوب روگوین بود که اسم ایستر رو روی جزیره گذاشت و دلیلش هم بازدید و ثبت این جزیره در روز عید پاک سال 1722 بود. نکته جالب در مورد این جزیره، مجسمههای سنگی و غول پیکرش هستن، که دور تا دور ساحل به خط ایستادن. تندیس های چهارصد سالهای که بهشون موآی گفته میشه. این مجسمههای سنگی بزرگ رو، که 887 تا از اونا شمارش شده، در راستای نیایش اجداد و بزرگانشون میساختن. از نظر ظاهری تقریبا شبیه به هم هستن، ولی ارتفاع و وزن متفاوتی دارن، میانگین ارتفاعشون، 4 متر و میانگین وزنشون 13 تن هستش. بعدها بر اثر کاوشهای باستان شناسی معلوم شد، این مجسمهها علاوه بر سر، تنه هم داشتن، که در گذر زمان، به دلیل فرسایش بیش از حد مدفون شده بودند. این مجسمههای غول پیکر، با ظاهر تهدید آمیزشون، که رو به دریا قرار گرفته بودن، یه جورایی حکم نگهبان رو برای جزیره داشتن. با این وجود این تنها المان عجیب جزیره نیست، زبان نوشتاری مردم این جزیره که رونگورونگو نامیده میشه، خیلی سخت و عجیبه، تا حدی که حتی امروزه هم به طور کامل قابل رمزگشایی نیست. فقط 26 تا تابلوی چوبی به این زبان وجود داره، که هنوز مفهومشون به طور کامل مشخص نیست. علاوه بر اینا یه سری پیکره های سنگی از پرنده ها و زندگی اولیه ساکنین جزیره وجود داره، که خیلی جالبن.
همیشه در انتخاب یه رستوران اولین چیزی که بهش توجه میشه، خوب بودن غذاهاشه، اما هستن کسایی که بعضی از رستوران ها رو نه تنها به خاطر غذای خوب، بلکه به خاطر فضا و محیطش انتخاب میکنن. در این قسمت از مجله همگردی شما رو با رستوران هایی آشنا می کنیم که اکثر مراجعان اونا رو به خاطر عجیب و غریب بودنشون انتخاب می کنن و در واقع عجیب ترین رستوران های دنیا به حساب میان.
رستوران داینیگ پود در تایلند شاید واسه خیلی از ماها غذا خوردن توی ارتفاع عجیب باشه اما اگه از این کار لذت می برین، می تونین یه نوع از غذاخوردن توی هوا رو در " رستوران داینیگ پود تایلند " تجربه کنین. در این رستوران شما و همراهاتون سوار یه اتاقک ننو مانند میشین که یه میز پذیرایی وسط اونه و بعد شما رو بالا میکشن تا وسط درخت ها و غذاتون رو روی آسمون و همراه با لذت بردن از منظره جنگلی اطراف و آرامشی که در فضا حاکمه نوش جان می کنین. نکته جالب در مورد سرویس دهی این رستوران اینه که سفارشاتون توسط خدمتکارها با زیپ لاین آورده میشه.
رستوران قصر یخی فنلاند تا حالا شده با خودتون فکر کنین که غذا خوردن توی یه فضای یخی چه حالی میتونه داشته باشه؟ رستوران قصر یخی فنلاند" همون جائیه که میشه غذا خوردن بین یخ ها رو توش تجربه کرد. این رستوران که در کنار هتلی به همین اسم قرار داره، هر ساله یا از اول ساخته میشه یا اینکه مورد بازسازی قرار میگیره، چرا که با هر بار آب شدن یخ ها آسیب زیادی به این رستوران وارد میشه. این رستوران داخل یخ درست شده و دماش بين 5 تا 10 درجه زير صفره اما غذاهایی که توی این رستوران سرو میشه، غذاها و نوشیدنی های گرمه که شما رو گرم می کنه. معروف ترين غذای اين رستوران خوراک ماهیهای قطبی هست.
رستوران زیر دریایی ایتاها جزیره رنگالی در کونراد مالدیو این رستوران یکی از قشنگترین رستوران های دنیاست که همونطور از اسمش مشخصه، زیر دریا قرار داره و تنها رستورانیه که کاملا از شیشه ساخته شده، مثل آکواریومی که به جای ماهی توش آدم وجود داره و اطرافش پر از ماهیه. این رستوران که 5 متر زیر دریا قرار داره ، جای فوق العاده رویایی واسه صرف یه وعده صبحانه و یا حتی مراسم خاصی مثل مراسم نامزدیه..
رستوران اسکای صوفيه، بلغارستان این رستوران یه پیشنهاد فوق العاده ست واسه کسایی که دوست دارن غذا خوردن توی آسمون رو تجربه کنن! این رستوران از یه میز و تعدادی صندلی تشکیل شده که بعد از چیده شدن وسایل پذیرایی با کمک یه جرثقیل به آسمون رفته و شما می تونین توی فاصله 50 متری از زمین غذاتون رو نوش جان می کنین. به جز بلغارستان در جاهای دیگه ای مثل سیدنی، تورنتو، ریگا، لاس وگاس، بوداپست و ... این مدل رستوران وجود داره.
رستوران کلینیک در سنگاپور شاید باورش عجیب باشه اما خیلی ها فقط به خاطر دیدن و غذا خوردن توی این رستوران به سنگاپور میرن. رستورانی که تمامی دکوراسیونش شبیه تجهیزات بیمارستانه و حتی پیشخدمت هاش هم با لباس پرستاری از مشتریان پذیرایی می کنن. همه چیز توی این رستوران خیلی جالبه، از نوشیدنی هایی که توی کیسه خون ریخته میشه تا سس هایی که توی سرنگ وجود داره و ...
رستوران نینجا توکیو واسه اونایی که از ماجراجویی لذت می برن، این رستوران بهترین گزینه ست. رستورانی با مسیرهای پر رمز و راز و درهای پنهون که در نهایت منتهی میشه به سالن غذاخوری. پیشخدمت های اینجا با لباس های نینجا ازتون پذیرایی میکنن. تنوع غذایی این رستوران خیلی زیاده و البته باید گفت که سطح قیمت بالایی هم داره. جالب اینجاست که وقتی نینجا ها مطمئن میشن که شما مشغول خوردن غذا هستین با حقه هاشون حسابی شما رو غافلگیر میکنن که می تونه در نوع خودش خیلی هیجان انگیز باشه.
تو شمالی ترین نقطه ایران، روستای معروفی وجود داره که دلیل شهرتش به خاطر گورستان اسرار آمیزیه که داخل روستا قرار گرفته. این گورستان که به اسم سفید چاه یا گورستان سپید معروفه در شهرستان گلوگاه استان مازندران، روستای سفیدچاه واقع شده که میشه گفت اولین قبرستان مسلمانان در ایرانه. تقریبا کسی نیست که چیزی از داستان های شگفت انگیز این گورستان تاریخی تو روستای سفید چاه نشنیده باشه. گورستانی که اهالی اعتقاد دارن خاک سفیدش، نمیذاره اجساد مرده هاشون بپوسه یا اینکه باور دارن اگه مرده هاشون رو تو این گورستان دفن کنن تمام گناهان مرده ها بخشیده میشه. عجیب بودن این گورستان و اعتقادات جالب روستائیان باعث شده تا مردم گلوگاه از 50 آبادی دور و اطراف، مرده هاشون رو به دوش بگیرن و راهیه روستا بشن تا بتونن برای رفتگانشون جایی تو گورستان سفید چاه دست و پا کنن.
یکی دیگه از ویژگیهای این گورستان، قرار داشتن سنگ قبرها به حالت عمودیه که برای نشان دادن این که هر کدام از مردگان چه شغلی داشتن، ابزار و ادوات شغلی افراد روی سنگها حک شده و حتی برای اینکه مشخص بشه داخل این قبرها زن یا مرد به خاک سپرده شده نمادهایی وجود داره که این نقش و نگارها باعث زیبایی این گورستان شده و به سفید چاه شهرتی جهانی بخشیده. گورستان پرطرفدار سفیدچاه روز به روز بزرگ و بزرگ تر می شه و کم کم خانه ها و زمین ها را پس می زنه تا برای مردگان جا باز کنه. یکی از دیدنی های این گورستان عجیب مقبره ۳ تن از نوادگان امام موسی بن جعفر به نام های ابراهیم (ع)، منصور (ع) و عبدالرحمان (ع). یه صندوقچه ی چوبی خیلی قدیمی هم داخل این گورستان وجود داره که اهالی روستا مانند چشم هاشون ازش محافظت می کنن. متاسفانه گورستان سفيد چاه به دليل عدم نگهداری و حفظ و حراست درحال تخريبه كه با نامه نگاری ها و پيگيری های مختلف قرار شد قسمتی از امامزاده كه بافت قديمی و تاريخی داره بمونه و اطراف امامزاده زمينی برای دفن مردگان جديد در نظر گرفته بشه تا به قسمت تاریخی این گورستان هم بیشتر از این صدمه وارد نشه. برای رفتن به روستای سفیدچاه از بهشهر به بعد باید به دل جنگل سرسبز بخش «یانه سر» بزنین تا بعد از طی ۲۰ کیلومتر جاده پیچ درپیچ آسفالته، به گلوگاه برسید. بعد از گلوگاه، روستای «نیالا» در مسیرتون قرار می گیره و بالاخره سفید چاه در حاشیه جاده خودنمایی می کنه.
تصویری که مشاهده می کنید مربوط به یک لامبورگینی گذر موقت نیست که با صرف هزینه ای چند صد میلیون تومانی برای یکی دو ماه به کشورمان وارد شده باشد، این خودرو بر عکس تمامی لامبورگینی های مشابه، نمادی از مهارت و سخت کوشی یک جوان ایرانی است که با سعی و تلاش فراوان و بهره گیری از استعداد خاصش موفق به ساخت یک نمونه دست ساز بر مبنای لامبورگینی آونتادور شده است.
ساخت خودروهای دست ساز و کارگاهی البته در کشورمان پیشینه ای طولای دارد اما متاسفانه عدم وجود قوانین حمایتی مناسب و نبود بستر قانونی برای شماره گذاری و تردد این خودروها در نهایت باعث توقف چنین فعالیت هایی شده است و مانع از به ثمر رسیدن نتیجه تلاش و استعداد صنعت گران و هنرمندان ایرانی بوده است.
پیش از این لامبورگینی که ساخت دست یک جوان خوش ذوق مشهدی است.یک فراری مشابه سازی شده از روی مدل F50 نیز در تهران ساخته شده بود که از معدود خودروهای دست ساز دارای پلاک ملی در کشورمان محسوب می شود.هرچند باید شیوه کسب پلاک برای این خودرو ها را تا حدی متفاوت از قوانین جامع شماره گذاری خودروهای جدید دانست، چرا که در واقع هر دو خودرو لامبورگینی و فراری ساخته شده در کشورمان از شاسی و قطعات فنی خودروهای دیگری سود می برند و از نظر قانونی نیز علیرغم تغییرات انجام شده و استفاده از بدنه متفاوت فایبرگلاس به عنوان یک خودرو معمولی با سند و پلاک شاسی اصلی شناخته می شوند.
لامبورگینی مورد بحث ظاهرا بر روی یک شاسی مستقل شکل گرفته است و به یک موتور هشت سیلندر و پرقدرت مجهز است و فراری قرمز رنگ نیز در واقع از شاسی و پلت فرم فولکس واگن بیتل (قورباغه ای) سود می برد.
با این حال پیشتر شاهد ساخت خودروهای کاملا دست ساز با شاسی های منحصر به فرد بودیم که متاسفانه به دلیل سخت گیری های قانونی ، مجوزی برای شماره گذاری و تولید انبوه دریافت نکردند و علیرغم تلاش بسیار به پروژه های شکست خورده و زیان ده برای سازندگان خود مبدل شدند.
شاید با توجه به توانایی های شگرف علاقه مندان این حوزه نیاز باشد که تغییراتی در قوانین مربوط به ساخت و توسعه خودروهای دست ساز و کارگاهی نیز داده شود تا بیش از این شاهد از بین رفتن استعداد جوانان خلاق ایرانی نباشیم.
در بسیاری کشورهای جهان ساخت خودروهای مشابه سازی شده از روی سوپر اسپرت های گران قیمت تحت قوانین خاصی انجام می شود و این خودروها حتی به صورت کیت های قابل مونتاژ نیز عرضه می شوند و طرفداران مخصوص به خود را دارند.
امور جشنوارههای بین المللی اداره کل بین الملل صدا وسیما، آثار منتخب شرکت کننده در مسابقه ABU Prizes ۲۰۱۵ را معرفی می کند.
به گزارش سینماپرس، مسابقه ABU Prizes هرساله میان تولیدات رادیویی و تلویزیونی رسانههای عضو اتحادیه رادیو تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه در بخشهای از پیش تعیین شده برگزار میشود و اهدا جوایز، همزمان با مجمع عمومی اعلام میگردد.
کاندیداهای شرکت در این مسابقه از طریق مکاتبه با معاونتهای صدا، سیما، مراکز استانها، برون مرزی و خبر به همراه اعلان فراخوان عمومی در هفته نامه صدا و سیما، راهی امور جشنوارههای بین المللی شده و در این بخش مورد بررسی قرار میگیرند.
امسال نیز ۱۴۵ اثر تلویزیونی با بیش از ۲۰۰۰ دقیقه برنامه، بازبینی و ۱۸۹ اثر رادیویی با بیش از ۱۲۰۰ دقیقه برنامه توسط کارشناسان هیات انتخاب آثار برتر در امور جشنوارههای بین المللی صدا و سیما مورد ارزیابی قرار گرفته و آثار انتخابی پس از اصلاح، تکمیل اطلاعات، ترجمه و زیرنویس به دبیرخانه مسابقه ارسال شد.
از این میان شش عنوان برنامه تلویزیونی و پنج اثر رادیویی از تولیدات سازمان صدا و سیما به شرح جداول ذیل موفق به شرکت در این مسابقه شدند.
آثار تلویزیونی سازمان صدا و سیما
تله فیلم سه ماهی مستند حیات در رگهای سرد کار کودک صراخیه برنامه سرگرمی خندوانه گزارش خبری یک دانش آموز، یک مدرسه خواهری در لاهور چشم انداز (عبور از مرزها)
آثار رادیویی سازمان صدا و سیما مستند کوخت نمایش لدبه رادیو محله آب و تاب دایره
شرکت صوتی تصویری سروش نیز با پنج عنوان برنامه تلویزیونی و سه اثر رادیویی به شرح جداول ذیل در مسابقهای بی یو پرایز امسال شرکت میکند.
آثار تلویزیونی شرکت صوتی تصویری سروش تله فیلم من و دوچرخه بابام مستند برکت حیات خانه ما آقای گزارشگر نجات پلنگ
آثار رادیویی شرکت صوتی تصویری سروش مستند ۲۳ نفر خانه سبز آب
نتیجه هیات انتخاب این مسابقه، اواخر شهریور ماه سال جاری اعلام میشود. همچنین جوایز برگزیدگان نهایی همزمان با مجمع عمومی سالانه اتحادیه رادیو تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه آبان ماه امسال درکشور ترکیه، اهدا خواهد شد.
با توجه به سیاست اخیر سازمان صدا و سیما با به عضویت درآوردن شرکت صوتی تصویری سروش و دانشگاه صدا و سیما در اتحادیه رادیو تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه، هر ساله ایران با ۳ سهمیه؛ «صدا و سیما، شرکت صوتی تصویری سروش و دانشگاه صدا و سیما» در این مسابقه شرکت میکند.
«سلنا گومز» ستاره جوان موسیقی پاپ امریکا اخیرا تصاویری از خانه جدیدش در هالیوود هیلز لوس آنجلس منتشر کرده است. این خواننده ۲۱ ساله یک عمارت ۵ خوابه بسیار مجلل را به قیمت ۳ میلیون پوند خریداری کرده است. سلنا گومز در جواب به برخی حاشیه ها مبنی بر اینکه وی این خانه را انتخاب کرد تا به جاستین بیبر نزدیک باشد اعلام کرد خانه تازه او جایی به دور از محل زندگی جاستین بیبر است.
«سلنا گومز» سابقا همسایه خانواده مشهور کارداشیان بود ، او در سال ۲۰۱۱ اولین خانه خود را به مبلغ ۲٫۲ میلیون پوند خریداری کرد و مدتها با «جاستین بیبر» که آن زمان معشوق او بود در آن ساکن شد.
تیمهای ملی ایران و لهستان دیداری نفسگیر و جذاب را در چارچوب هفته هفتم لیگ جهانی والیبال برگزار کردند که این ماراتن را تیم ایران به سود خود پایان داد تا به یک برد ارزشمند دیگر خانگی دست یابد.
تیمهای ملی والیبال ایران و لهستان از ساعت ۲۱ روز جمعه در چارچوب هفته هفتم رقابتهای لیگ جهانی دیدار خود را در سالن ۱۲ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی برگزار کردند که در پایان یک بازی سنگین و نفسگیر تیم ایران با حساب ۳ بر ۲ برابر حریف خود به برتری رسید
تیم ایران ست نخست این بازی را ۲۵ بر ۲۱ برنده شد اما دو ست بعدی را لهستانیها به ترتیب با امتیازات ۲۵ بر ۲۳ و ۲۵ بر ۲۱ برنده شدند. در ست چهارم ایران بازی برتری را ارایه کرد و ۲۵ بر ۱۶ حریف خود را پشت سر گذاشت تا کار به ست پنجم کشیده شود که این ست سرنوشت ساز را تیم ایران ۱۵ بر ۱۱ به سود خود خاتمه داد تا تیم کشورمان برنده این ماراتن والیبالی باشد. عکس های جاوید نیک پور عکاس سایت فدراسیون والیبال، برنا قاسمی عکاس ایسنا، احمد معینی جم عکاس ایرنا، محمدرضا عباسی و حسین اسماعیلی عکاسان مهر و پیما پارسایی عکاس باشگاه خبرنگاران از حواشی این دیدار را در زیر می بینید.
شرکت گوگل چندی پیش نسخه جدید سیستمعامل اندروید را با کد نام M معرفی کرد. این نسخه که برای نهایی شدن و ارائه به کاربران نهایی به چند ماهی زمان نیاز دارد در حال حاضر به صورت رسمی تنها در اختیار برخی دیوایسهای جدیدتر خانواده نکسوس قرار گرفته و سایر کاربران در صورت تمایل به استفاده از این ورژن آزمایشی در بهترین حالت میتوانند از نسخههای غیر رسمی ساخته شده توسط برنامهنویسان استفاده کنند. سونی اما برای اولین بار این امکان را برای طیف وسیعی از اسمارتفونهای خانواده اکسپریا در دسترس قرار داده است.
آئودی نسل و مدل کاملاً جدید سدان و استیشن A4 خود را رونمایی کرد. افزایش فاصله بین دو محور و کاهش وزن همراه با استفاده از تکنولوژی های مدرن، این خودرو را جذاب تر و خواستنی تر از همیشه کرده است.
دکتر زهرا رضوی اظهار کرد: متوسط قد در پایان سن رشد در زنان ۱۶۲ و در مردان نیز ۱۷۲ تا ۱۷۵ سانتیمتر و حداقل قد در زنان و مردان به ترتیب ۱۵۲ و ۱۶۲ است و اگر پایینتر از معیار گفته باشد کوتاهی قد به فرد نسبت داده میشود.
بدن ما دستگاه شگفتانگیز و کارآمدی دارد به نام سیستم ایمنی که با تمام ظرفیت ما را از شر ارگانیسمهای بیماریزا حفظ میکند. به این دستگاه بسیار موثر باید اعتماد کرد اما رعایت برخی نکات ساده، هم فشار کار این سیستم را کم میکند و هم خطر اینکه ناگهان زیر این فشار کاری از پا در بیاید، کمتر میشود.
شاید برای شما هم پیش آمده که صبح زود به حمام بروید، لباسهای تمیز بپوشید و برای انجام کارهای روزانه از خانه خارج شوید، ولی چند ساعت بعد احساس کنید خیس عرق شدهاید و لباسهایتان هم بوی خوبی نمیدهند. اینجاست که حس بدی پیدا میکنید و از این میترسید که بوی بدنتان برای دیگران آزاردهنده باشد.
البته فرقی نمیکند در چه فصلی باشیم، اما در تابستان به علت گرمای هوا این مشکل بیشتر ایجاد میشود که هم برای خود فرد و هم دیگران غیر قابل تحمل است. البته مصرف عطر و اسپری و ژل حمام تا حدی کمککننده است، اما پیش از هر چیز باید متوجه شوید که آیا عرقکردنتان طبیعی است یا میتواند نشانه بیماری خاصی باشد؟ چطور از شر عرقکردنهای بیش از حد خلاص شویم؟ با ما همراه باشید تا به پاسخ این پرسشها برسید.
تعریق مکانیسمی است که به وسیله آن دمای بدن که به دلایل مختلفی مثل گرما، فعالیت بدنی و غذا خوردن افزایش یافته است، پایین میآید. عرقکردن علاوه بر کنترل دمای بدن باعث دفع مواد زائد بدن از راه پوست هم میشود. به طور کلی تعریق یک امر طبیعی به حساب میآید و وقتی بیماری تلقی خواهد شد که بیش از حد و آزاردهنده باشد.
باید بدانید اختلالات غدد مثل پرکاری غده تیروئید، استرس، عوارض ناشی از مصرف داروهای مختلف مثلا قرصهای ضدافسردگی، سرطان (که بیشتر باعث تعریق شبانه میشود)، کاهش قندخون یا هیپوگلیسمی، تغییرات هورمونی، گاهی اوقات بالا بودن فشار خون، مشکلات تغذیهای، درد شدید، تب به دنبال عفونت و… باعث افزایش تعریق بدن میشوند که با برطرف شدن مشکلات گفته شده عرقکردن هم به حالت طبیعی برمیگردد.
عکسی از هفته اول اسارت . 23 نفری که در این عکس دیده می شوند ، خالق یکی از صفحات برجسته تاریخ مقاومت و پایداری بچه های ایرانی در جنگ تحمیلی هستند. قصه جالبی دارن که احمد یوسف زاده برای خبرگزاری فارس آن را چنین تعریف می کند :
احمد یوسف زاده متولد سال 1344 در شهرستان کهنوج در جنوب استان کرمان است. وی در سال 61 هنگامی که فقط 16 سال داشت، به همراه چند تن از همرزمانش در گردان شهید باهنر از تیپ ثارالله کرمان طی عملیات بیتالمقدس به اسارت نیروهای بعثی درآمد. حاج احمد حالا پدر علی و فاطمه و مدیر مسئول روزنامه محلی رودبار زمین استان کرمان است.
خاطره دیدار نمادین 23 اسیر نوجوان ایرانی با یکی از جباران تاریخ که میخواست از این دیدار سوء استفاده سیاسی کند، اما نتوانست ،مخصوص این چند نفر است که یوسف زاده خود جزو این گروه بوده و، نحوه این دیدار و قضایای اتفاق افتاده در آن را اینگونه بازگو کرد:
«هنوز بیشتر از 20 روز از اسارت و انتقالمان به بغداد نگذشته بود که همراه با تعداد دیگری از اسیران که همگی نوجوان بودند، مجبورمان کردند لباسهای جنگی مان را عوض کنیم.
نمیدانستیم این کارها به چه منظوری انجام میشود و هنگامی هم که با ماشین به نقطه نامعلومی انتقالمان دادند، باز هم نمیدانستیم که به کجا میرویم.
در آستانه یک ساختمان مجلل از ماشینها پیاده شدیم و تعدادی از افسران عراقی با دستگاههای الکترونیکی ما را بازرسی کردند، سپس وارد تالار بزرگی در همان ساختمان شدیم که فرشهای گران قیمتی کف آن پهن شده بود و چلچراغ های بزرگی هم از سقف هایش آویزان بود.
در ادامه ما را وارد یک سالن کردند که یک میز بزرگ وسط آن قرار داشت و یک صندلی بسیار فاخر هم در صدر میز بود.
هنوز نمیدانستیم کجا هستیم اما دل نگرانی همراه با ابهامی عجیب وجودمان را پر کرده بود.
پس از دقایقی صدای پا کوبیدنهای مداومی به گوش رسید و سرانجام مردی با لباس نظامی وارد اتاق شد در حالی که دست یک دختر بچه حدود پنج یا شش ساله را نیز در دست داشت، پشت سر مرد هم تعداد زیادی عکاس و آدمهایی که دوربینهای تصویربرداری به دستشان بود، وارد اتاق شدند و دور ما حلقه زدند.
مرد نظامی با سبیلهای بزرگش به ما لبخند میزد و ما کمکم داشتیم او را میشناختیم، او خود صدام حسین بود.
ما کمکم فهمیدیم که داستان از چه قرار است، در واقع حضور عکاسهای خبری گویای این نکته بود که قرار است از این دیدار که ما از آن بیخبر بودیم، استفاده تبلیغاتی شود، اما حقیقت این بود که کاری از دست ما برنمیآمد.
صدام به سمت صندلی مجلل رفت و دخترش که بعدها فهمیدیم اسمش «حلا» بود، کنار صدام و روی یک صندلی دیگر نشست.
صدام صحبت کردن با ما را آغاز کرد؛ « اهلاً و سهلاً بکم ...» و ادامه حرفهایش را مترجم برای ما اینگونه گفت:
"ما نمیخواستیم جنگ آغاز شود! اما شد! ما دوست نداریم شما را در این سن و سال و در جنگ و اسارت ببینیم، ما پیشنهاد صلح دادهایم! اما مسئولان کشور شما نپذیرفتهاند! آنها شما را فرستادهاند جبهه در حالی که شما باید در کلاس درس باشید، ما شما را آزاد میکنیم بروید پیش خانوادههایتان، بروید درس بخوانید، دانشگاه بروید و وقتی که دکتر یا مهندس شدید برای من نامه بنویسید، حالا دخترم به نشانه صلح به هر کدام از شما یک شاخه گل میدهد. "
تا اینجای کار طبق نقشه صدام پیش رفته بود، اما جمع ما از این به بعد داستان، وارد صحنه شد و کار را تمام کرد.ما بلافاصله پس از ورود به زندان دست به اعتصاب غذا زدیم و اعلام کردیم تنها در صورتی این اعتصاب را خواهیم شکست که ما را به ایران برنگردانند. عراقیها اینجای قصه را نخوانده بودند
«میخواستم با دو تا دستهایم صدام را خفه کنم، حتی بعدها یکی از بچههایی که در همان جمع بود به من میگفت: "احمد، موقع حرفهای صدام دست کرده بودم توی جیبم ببینم خدا همان لحظه یک اسلحه به من داده است تا صدام را بکشم یا نه "
و یکی دیگر از بچهها هم گفته بود "حتی دست بردم به سمت صدام که ببینم میشود کاری کرد یا نه اما یکی از محافظان او دستم را محکم گرفت و برگرداند. "
حلا بلند شد و به هر کدام از ما یک شاخه گل سفید رنگ داد که همه ما آن شاخه گل را کردیم توی جیبمان و بعد هم حلا دوباره به جای خود برگشت و مشغول نقاشی کشیدن شد. سپس صدام یک سیگار بزرگ برگ را به دهان برد و ضمن اینکه دود آن را به هوا میفرستاد از یکی از بچهها به نام سلمان پرسید: "پدرت چه کاره است؟ "، سلمان هم جواب داد لحاف دوز اما مترجم نتوانست واژه لحاف دوز را به عربی ترجمه کند و سرانجام مجبور شدند با ایما و اشاره به صدام بفهمانند که پدر سلمان در خانوک ( از توابع شهرستان زرند در استان کرمان ) لحاف دوزی دارد.
پس از سئوال و جوابها صدام به ما گفت که میخواهد با ما عکس یادگاری بگیرد و از جایش بلند شد و در ادامه زندانبانها هم ما را مجبور کردند که در کنار صدام بایستیم، عکاسها کارشان را آغاز کردند اما آنچه که بیش از هر چیز فضای این لحظه را تحت تأثیر قرار داده بود، اخم نوجوانان اسیر و قیافههای عبوس آنها بود.
در همین لحظه صدام به دخترش که مشغول نقاشی کشیدن بود، گفت: "حلا تو نمیخواهی برای این ایرانیها یک جک تعریف کنی و حلا بدون آنکه سرش را بالا بیاورد، با لحنی کودکانه جواب داد: نچ. "جواب کودکانه حلا و بهت دیکتاتور عراق برای لحظاتی چهره بچهها را از هم باز کرد، اما به هر حال حواس بچهها جای دیگری بود.
پس از لحظاتی دیدار تمام شد و صدام و دخترش به همراه عکاسها سالن را ترک کردند و زندانبانها هم جمع 23 نفره ما را از سالن خارج و به زندان محل نگهداریمان انتقال دادند.
تا اینجای کار طبق نقشه صدام پیش رفته بود، اما جمع ما از این به بعد داستان، وارد صحنه شد و کار را تمام کرد.ما بلافاصله پس از ورود به زندان دست به اعتصاب غذا زدیم و اعلام کردیم تنها در صورتی این اعتصاب را خواهیم شکست که ما را به ایران برنگردانند. عراقیها اینجای قصه را نخوانده بودند . با وجود شکنجههای بسیاری که شدیم، اما هیچ یک از اعضای گروه ما حاضر به شکستن اعتصاب نشد تا اینکه از طرف عراقیها پس از پنج روز که تعدادی از بچهها در آستانه مرگ قرار گرفته بودند، به ما گفتند: "نمیروید که نروید، به درک، خودتان ضرر میکنید. "
طی پنج روزی که در اعتصاب غذا بودیم، هنگام شکنجه تمام بچهها این نکته را به زندان بانان میگفتند که کسی ما را به زور به جبهه نفرستاده و ما حاضر نیستیم به این صورت به کشورمان برگردیم.و این شد که ما در عراق بیش از هشت سال ماندیم تا اینکه به فضل الهی به کشور برگشتیم.
از جمع 23 نفره اسیرانی که صدام را دیدند، 17 نفر کرمانی بودند و تمامی این اسیران بین 14 تا 16 سال سن داشتند. و الان از این جمع 23 نفره همگی به جز سیدعباس سعادت که به رحمت خدا رفته، زندهاند.
اتحاد خبر: عکاسی از حیوانات شاخهای از عکاسی طبیعت است که عکاس روی حیوانات و رفتارها و عادات آنها تمرکز می کند و لحظه های ناب و حیرت انگیز را شکار می کند.
عکاسی حیوانات شامل گرفتن عکس از پرندگان، حیات وحش، زندگی زیر آب و زندگی در جنگل می شود که عکاس ساعت ها مانند شکارچی در کمین حیوان می نشیند تا وی را در لحظه ای ناب شکار کند. این عکس ها در بخش های طبیعت صفحات عکس رسانه ها و سایت هایی چون نشنال جئوگرافی به طور ثابت منتشر می شود.
مجموعه زیر عکس هایی از دنیای حیات وحش و حیوانات خبرساز در چند روز اخیر است که در خبرگزاری ها و پایگاههایی چون نشنال جئوگرافی، کترز و اسمیتسون منتشر شده است./ب1
حضور یک مدلینگ عروس در یکی از برنامههای صدا و سیما به اندازه کافی موضوع حساسی هست، اما وقتی الهام عرب مدلینگ لباس عروس، جلوی احسان علیخانی نشست تا درباره شغلش به عنوان پزر صحبت کند، حاشیهها دوباره به سمت برنامه ماه عسل هجوم آوردند.
مخاطبانی که این برنامه را دیدند بعد از پایان برنامه وقتی به سراغ صفحات شخصی الهام عرب رفتند با صفحاتی قفل شده روبرو شدند. او بعد از حضور در این برنامه، به سرعت تمامی عکسهای خود را از صفحه اینستاگرامش حذف کرد ولی با این حال آن دستهای پنهان همیشگی به کار افتادند تا عکسهای او را حالا همه جا پخش کنند.
همان دستهای پنهانی که ناگهان تصمیم میگیرند به صفحات اجتماعی هنرمندان و ورزشکاران حمله کنند، یا عکسها و فیلمهایی از آدمهای مشهور و گمنام را بدون رضایت شخصیشان در اینترنت بازنشر دهند.
حالا الهام عرب سوژه روز شده است. کسی که عکسهایش در شبکههای اجتماعی دست به دست میشوند و چهرهاش با دستکش و هدبند مدام در کنار عکسهای صفحات شخصیاش قرار میگیرد تا باز هم «ماه عسل» به واسطه حاشیهها بر سر زبانها بیفتد.
واقعا حاشیهها دست از سر احسان علیخانی برنمیدارند یا او خود به دنبال حاشیه است؟